فصل دوم پايان نامه علوم تربيتي درباره عوامل موثر در موفقيت مديران و آموزشي

پايان نامه علوم تربيتي درباره عوامل موثر در موفقيت مديران و آموزشي

پايان نامه علوم تربيتي درباره عوامل موثر در موفقيت مديران  و آموزشي

در 29 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري كامل در مورد متغير

پيشينه داخلي و خارجي در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب

منبع :    انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:     WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

قسمتي از متن مباني نظري و پيشينه

چارچوب نظري پايان نامه روانشناسي با موضوع عوامل موثر در موفقيت مديران  و آموزشي

2-1 عوامل حياتي موفقيت

رويكرد تحليل عوامل حياتي موفقيت به منظور شناسايي نيازهاي اطلاعاتي مديران در صنايع گوناگون به كار گرفته مي شود. اين رويكرد به منظور حل بعضي از مسائل كه در زمان استقرار سيستم هاي اطلاعات مديريت پيش مي امدند، ايجاد شد. جان روكارت[1] در سال 1979 ايده ابتدايي اين رويكرد را كه در سال 1961 توسط رونالد دانيل بيان شده بود به كار گرفت و آن را توسعه داد. امروز روكارت را اولين ابداع كننده و ارائه كننده اين ديدگاه مي دانند. روكارت اظهار مي دارد كه مفهوم عوامل حياتي موفقيت مي تواند يك راه اثر بخش براي تعريف نيازهاي اطلاعاتي مديريت باشد. از ديدگاه او عوامل حياتي موفقيت عبارتند از حوزه هاي مشخص و محدود كاري كه اگر در آنها نتايج رضايت بخش حاصل شود سازمان عملكرد رقابتي موفقي خواهد داشت. بنابراين لازم است كه مديران توجه خاصي به اين فعاليت ها داشته باشند(روكارت، 1979)

در ادبيات مربوط از عوامل حياتي موفقيت، تعاريف زيادي از آن ارائه شده است. يكي از مهم ترين تعاريف مربوط به روكارت است. به زعم وي عوامل حياتي موفقيت عبارتند از: تعداد محدودي از حوزه هاي فعاليت كه عملكرد رقابتي موفقيت آميزي در پي خواهند داشت. در تعريف ديگري برونو و ليدكر اظهار داشته اند كه عوامل كليدي موفقيت عبارتند از: مشخصه ها، شرايط يا متغيرهايي كه اگر درست مديريت شوند، مي توانند اثر قابل ملاحظه اي بر موفقيت رقابتي سازمان داشته باشند. در عوض، پينتو و اسلوين عوامل كليدي موفقيت را عواملي مي دانند كه به طور قابل ملاحظه اي شانس اجراي پروژه ها را بهبود مي بخشد (رهنورد و محمدي، 1388). در تعريفي ديگر، عوامل حياتي موفقيت، عواملي هستند كه در تحقق منافع نهفته در فرصت، نقش كليدي داشته و دستيابي به آنها با پيچيدگي هايي همراه است. به اين عوامل، عوامل حياتي موفقيت يا گلوگاه گفته مي شود، كه اين عوامل در صورت فقدان از موانع اصلي سازمان در دستيابي به اهداف به شمار مي آيند(موغلي، 1387).

عوامل حياتي موفقيت عوامل محدودي هستند كه در موفقيت سازمان نقش حياتي دارند و اگر سازمان بخواهد حيات خود را ادامه دهد بايد آنها را مهيا كند. به ديگر سخن هر عامل حياتي موفقيت زمينه اي است كه بايد كارهاي مربوط به آن به بهترين وجه انجام شوند تا سازمان موفق گردد (رضوانيان، 1380). اين عوامل الزامات اساسي هستند كه به عنوان اهداف واسطه براي دست يابي به هدف اصلي بايد قبلا حاصل شوند. موفقيت در يك سازمان به معناي تحقق منافع آن است و دست يابي به اين منافع مستلزم فراهم شدن عوامل لازم است. اين رويكرد ابتدا براي تعيين نيازهاي اطلاعاتي مديران به كار گرفته شد. اگر عوامل حياتي موفقيت و نيازهاي اطلاعاتي يك مدير به درستي شناخته شود و تحقق يابد در حقيقت آن مدير به اهداف مورد نظرش رسيده است و موفقيت سازمان تضمين شده است. استفاده از روش CSF در اين زمينه باعث مي شود نه تنها نيازهاي مديران عملياتي و تاكتيكي، بلكه نيازهاي اطلاعاتي مديران راهبردي نيز مشخص شود. چون در روش شناسي CFS نه تنها نيازهاي مديران راهبردي ديده مي شود بلكه نيازهاي اطلاعاتي كل سازمان نيز بدست مي آيد. اگر يك سيستم گزارش دهي به مديريت ايجاد شود كه قادر به توليد گزارش هايي در مورد عوامل حياتي موفقيت براي مديران باشد در حقيقت ابزاري براي اندازه گيري پيشرفت كار در اختيار آن مدير قرار داده است.

[1] Rockart, J.F

برچسب ها : فصل دوم پايان نامه علوم تربيتي درباره عوامل موثر در موفقيت مديران و آموزشي , پايان نامه علوم تربيتي درباره عوامل موثر در موفقيت مديران و آموزشي , مباني نظري پژوهش , پيشينه پژوهش , فصل دوم پايان نامه